تف به باورهای شومت تف به ایمانت رفیقتف به دامانی که پروردست این سانت رفیقاز چه حاشا میکنی خونخواری ات را ، مانده است_تکه های قلب خونم لای دندانت رفیق«رام» بودی آمدی و «مار» وحشی میرویکاملا عکس هم اند آغاز و پایانت رفیقهی مرا انداختی،برداشتی،انداختیقوطی کبریت بودم محض دستانت رفیقرفتی اما مثل نقل گرگ وآدم ماندنیستبر تنم آثاری از چنگال برانت رفیقبرچسبها: مجتبی سپید بخوانید, ...ادامه مطلب