شبی شراب به یاد تو نازنین خوردم شراب ناب از انگور دستچین خوردم به کوچه آمده بودم کمی هوا بخورم که چشم مست تو را دیدم و زمین خوردم بریده بود تب تشنگی امانم را برای رفع عطش آب آتشین خوردم یکی سلامتی تو، یکی به عشق تو، باز یکی به یاد تو عاشقترینترین خوردم به مست خرده مگیر، از سیاهمستی بود هزار مرتبه تا پا شدم زمین خوردم تو پشت پا به دل من، من از زبان تو زخم تو آنچنان زدهای و من اینچنین خوردم برچسبها: بهمن صباغ زاده,شبی,شراب,یاد,نازنین,خوردم ...ادامه مطلب