هوای تو

متن مرتبط با «دور» در سایت هوای تو نوشته شده است

حیف است که دور از تو غزل شکل بگیرد

  • من آمده ام تا که بگویی گله ها رادل دل نکن و باز بکن مساله ها راحیف است که دور از تو غزل شکل بگیردپیشم بنشین و بشکن فاصله ها رامن هیچ ...که تاریخ به دنبال تو بوده استپایان بده جنگ و همه ی غائله ها رااشکانی و ساسانی و سامانی و غیرهدنبال خودت می کشی این سلسله ها راجریان تو آنقدر خلاصه و قشنگ استکه عاشق خود کرده ای کم حوصله ها راآبستن چشمان تو هستند غزل هاهی پلک نزن ، زجر نده حامله ها راعصیان بکنی ، بغض شوی ، شعر بگوییاز بر شده ام تک تک این مرحله ها راتو پنج دی و من بم آماده ی ریزشآغاز بکن سخت ترین زلزله ها رامن از تو پرم ، از تو نوشتم همه جا راپس دور نریزی همه ی باطله ها رابرچسب‌ها: وحید پورداد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • صبر بر دور جدایی نیست ممکن بی‌شراب

  • عقل اگر می‌خواهد از درهای منطق بگذردباید از خیر تماشای حقایق بگذردآنچه آن را علم می‌دانند، اهل معرفتمثل نوری باید از دل‌های عاشق بگذردطفل می‌گرید مگر می‌داند این دنیا کجاست؟عمر چون با های‌های آمد به هق‌هق بگذردهر بهاری باغبان راضی به تابستان شودباید از خون دل صدها شقایق بگذردصبر بر دور جدایی نیست ممکن بی‌شرابهمتی کن ساقیا! تا مثل سابق بگذرداز گناه مست اگر زاهد به کفر آمد چه غماز خطای اهل دل باشد که خالق بگذردبرچسب‌ها: فاضل نظری بخوانید, ...ادامه مطلب

  • کاش دور و بر ما این همه دل‌بند نبود

  •   کاش دور و بر ما این همه دل‌بند نبودو دلم پیش کسی غیر خداوند نبود   آتشی بودی و هر وقت تو را می‌دیدم مثل اسپند، دلم جای خودش بند نبود   مثل یک غنچه که از چیده شدن می‌ترسید خیره بودم به تو و جرأت لبخند نبود   هرچه من نقشه کشیدم به تو نزدیک شوم کم نشد, ...ادامه مطلب

  • یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب

  •   گفته بودم می روی دیدی عزیزم آخرش ! سهم ما از عشق هم شد قسمت زجرآورش   زندگی با خاطراتت اتفاقی ساده نیست ! رفتنت یعنی مصیبت ، زجر یعنی باورش   یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش   حال من بعد از تو حال دانش آموزی است که خسته از تکلیف شب ، خوابیده روی دفترش   جا, ...ادامه مطلب

  • ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﭼﺸــﻢ ﻫﻤﻪ ﺑـــﺎﺯ ﻣـــﺮﺍ ﻣﯽ ﻧـﮕــﺮﯼ

  •   ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﭼﺸــﻢ ﻫﻤﻪ ﺑـــﺎﺯ ﻣـــﺮﺍ ﻣﯽ ﻧـﮕــﺮﯼ ﺍﯼ ﮐــﻪ ﺍﺯ ﺣــﺎﻝ ﺩﻝ ﺳــﻮﺧﺘﻪ ﺍﻡ ﺑﯽ ﺧﺒﺮﻯ   ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻢ ﺳــﺮ ﺭﺍﻩ ﺗــﻮ ﺑــــﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺗـــﻮ ، ﺑﯽ ﻋــﺎﻃﻔﻪ ﺑـﺎﻧــﻮ، ﺯ ﺑـﺮﻡ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﯼ   ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﮔــﺮﻣﺘﺮﯾﻦ ﻓﺼﻞ ﺧــﺪﺍ ﻣﯽ ﺁﯾــــﻢ ﮐــﺎﺵ ﻣﯽ ﺷــﺪ ﮐــﻪ ﻣـﺮﺍ ﺗﺎ ﻟﺐ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺒﺮﯼ   ﮔــﺮﭼــﻪ ﺑﺮ ﺻﻔﺤﻪ ی ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺩﻝ ﺳﻨﮕﯽ ﺗـﻮ ﻧـــﺎﻟــﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﺐ ﻣــﺎ ، ﻫﯿﭻ ﻧـﮑـــﺮﺩﻩ ﺍﺛــﺮﯼ   ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻏـــﺮﻕ ﺩﺭﺍﻓﮑﺎﺭﺧــﻮﺩﺕ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﻭ ﺑـــﻪ ﻫــﻮﺍﺧـــﻮﺍﻩ ﻗــﺪﯾﻤﯿﺖ ﻧــﺪﺍﺭﯼ ﻧـﻈــﺮﯼ   ﻫﻤﻪ ی ﺷﻬﺮ ﺯﺗﺸﻮﯾﺶ ﺩﻟـــﻢ ﺁﮔـــﺎﻫﻨﺪ ﺗـــﻮ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﮐـــﻪ ﻫﻨﻮﺯﺳﺖ ﺯﻣــﻦ ﺑﯽ ﺧﺒﺮﯼ   ﻭﻟﯽ ﺍﯾﺪﻭﺳﺖ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻗﺸﻨﮕﺖ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑـﻌـــﺪ ﺗـــﻮ ﺩﻝ ﻧﺴﭙﺎﺭﻡ ﺑـــﻪ ﻧـﮕــﺎﻩ ﺩﮔـــﺮﯼ,دور از چشم به انگلیسی,دور چشم,دور چشم لیراک ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها