هوای تو

متن مرتبط با «آمدم» در سایت هوای تو نوشته شده است

هر قدر نزديك‌ آمدم كمتر مرا ديدي

  • با اين‌كه چون ماري درون آستين بودندزيباترين شب‌هاي من روي زمين بودندچشمانت، آن الماس‌هاي قهوه‌اي يك عمربا چشم‌هاي خواب و بيدارم عجين بودندهر چند آخر زهر خود را ريختند اماتا لحظۀ آخر برايم بهترين بودندهر قدر نزديك‌ آمدم كمتر مرا ديديبعداً شنيدم چشم‌هايت دوربين بودندخواجو تو را هر روز با يك زن تماشا كردپل‌ها و زن‌ها بين ما ديوار چين بودندتا صبح چشمم را به سقف خانه مي‌دوزمشب‌هاي زيبايي كه مي‌گفتي همين بودند؟برچسب‌ها: پانته آ صفایی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها