هوای تو

متن مرتبط با «برای» در سایت هوای تو نوشته شده است

 بوسه ای سرد برای شبمان کافی نیست  

  • زُل بزن خوب به عکسم چه در آن می بینی ؟ من به تصویر در این قاب شباهت دارم ؟ مثل یک مرده ام وُ توی خودم دفن شدم وَ به این مقبره ی سرد رضایت دارم سالها دور شدم از وطنِ مشرقی ام رفته ام سمت غروبی که دلش خونین است... شده ام خانه به دوش وُ شبم از درد پُر است گوشه ی کشورِ اوهام اقامت دارم سعی کن منصرف از ماندن ِ بی عشق شوی راه پُر کردن این فاصله ها مسدود است من به افسرگی مزمن وُ داروهایم بیشتر از تو و بوسیدنت عادت دارم !از زوایای تعفّن به تنم دست بزن دستمالی که لبِ تخت زمین افتاده !حالتِ گُنگ وَ مرموز، درون چشمم بعد از امشب که به تو قصد ِخیانت دارم سعی کن قیدِ لب یخ زده ام را بزنی بوسه ای سرد برای شبمان کافی نیست با هزاران نفر از جنسِ تو چون خوابیدم توی نزدیکیِ بی عشق مهارت دارم !حبس کن ذهن مرا در دل تاریکی ها مثل زنجیر شو در بی کسی زندانم علتِ بستن پاهام به دستان خودم حسّ خوبیست که نسبت به اسارت دارم لُخت کن شهوت بی رحم خیالاتِ مرا لُخت شو تا که مرا لای لجن غسل دهی من همان فاحشه ی کوچکِ قدیسه نمامکه فقط توی غزلهام جسارت دارم برچسب‌ها: صنم نافع بخوانید, ...ادامه مطلب

  • به برگ اول دفتر برایت یک خداحافظ نوشتم

  •  به برگ اول دفتر برایت یک خداحافظ نوشتم نبودي تا ببيني با  صدایت یک خدا حافظ نوشتم   تمام جاده را با یاد تو از برگ گلها سرخ کردم ولی با آخرین گل جاي پايت یک خدا حافظ نوشتم   نشد خالي خيالم پس جدا كردم تو را از قاب عكست به دل تنگي به روي عکسهایت  يك خدا حافظ نوشتم   درون درس عاشقها به تنهايي خو د  مردود  گشتم  به روي جاي خالي ها...! نهایت يك خدا حافظ نوشتم   سلام از ابتداي نامه هايت پاره كردم بي ار,دفتر,برایت,خداحافظ,نوشتم ...ادامه مطلب

  • یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب

  •   گفته بودم می روی دیدی عزیزم آخرش ! سهم ما از عشق هم شد قسمت زجرآورش   زندگی با خاطراتت اتفاقی ساده نیست ! رفتنت یعنی مصیبت ، زجر یعنی باورش   یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش   حال من بعد از تو حال دانش آموزی است که خسته از تکلیف شب ، خوابیده روی دفترش   جا, ...ادامه مطلب

  • سفر کردم به دنبال سر تو

  •   سفر کردم به دنبال سر تو       سپر بودم برای دختر تو چهل منزل کتک خوردم برادر      به جرم این که بودم خواهر تو     حسینم وا حسین گفت و شنودم   زیارت نامه‌ام ، جسم کبودم چه در زندان چه در ویرانه شام     دعا می‌خواندم و یاد تو بودم     برای هر بلا آماده بودم         چو کوهی روی پا استاده بودم اگر قرآن نمی‌خواندی برایم       کنار نیزه ات جان داده بودم,سفر به دنبال سر تو,سفر به دنبال سر تو محمود کریمی,سفر به دنبال سر تو سپر بودم برای دختر تو ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها