تو برگ گل نازك و من عاشق ناشياز هم چه كنم با تو كه يكباره نپاشي؟در محضر اسليمي اندام تو هيچ استكيفيت مرغوب ترين مرمر و كاشيبايست كه با داشتن اين قد و بالادلواپس دزدان سر گردنه باشياي داغ ترين سوژه كه يك شهر نگاهشدنبال تو افتاده به انواع حواشياز دست حسودي كه به كامش نرسيده استكاري نمي آيد به جز اشكال تراشيهر كس به سرش زد كه به فكر تو بيافتدكرده است خودش جمجمه اش را متلاشي!من روز و شبم پر شده از فكر و خيالتدر فكر من اي عشق چه باشي، چه نباشيعلی فردوسیبرچسبها: اشعار متفرقه بخوانید, ...ادامه مطلب
حلقهء زلف تو شد باعث ویرانی منوای بر حال دلِ سردِ زمستانی من ناز کمتر کن و هر جا ، سخن از دل بنویس تا ببینی همه جا ، شعر و غزلخوانی مننرود عمر من و شادی دل ، تا دمِ صبح _نکنی گر تو شبی، فکر پریشانی من حجرالاسود چشمت ، شده آرامش ما میشوی تا به ابد ، کعبهء ایرانی منناز کمتر کن و از حال خرابم بنویسناز تو باعث این بی سر و سامانی من تیر مژگان زده ای تا که عذابم بکنیمُهر جانبازی تو ، خورده به پیشانی منتا پریشان بشود زلف تو در دست نیسم وای بر حال من و ، حال مسلمانی منواجب شرعی دین است ، که لبهای شمابشود در همه جا ، قسمت و ارزانی من تو که همرنگِ هوایِ دمِ صبحِ غزلی _« غافلی» از من و ، از آتش پنهانی من اسماعیل جلیلی « غافل »برچسبها: اشعار خودم بخوانید, ...ادامه مطلب
خودش درخواب نازی بود و ، اما خیالش بر دل من پنجه میزد اسماعیل جلیلی « غافل », ...ادامه مطلب
شبی شراب به یاد تو نازنین خوردم شراب ناب از انگور دستچین خوردم به کوچه آمده بودم کمی هوا بخورم که چشم مست تو را دیدم و زمین خوردم بریده بود تب تشنگی امانم را برای رفع عطش آب آتشین خوردم یکی سلامتی تو، یکی به عشق تو، باز یکی به یاد تو عاشقترینترین خوردم به مست خرده مگیر، از سیاهمستی بود هزار مرتبه تا پا شدم زمین خوردم تو پشت پا به دل من، من از زبان تو زخم تو آنچنان زدهای و من اینچنین خوردم برچسبها: بهمن صباغ زاده,شبی,شراب,یاد,نازنین,خوردم ...ادامه مطلب
ناز تو با دیگران است و ادایت با من است شوخی ات با بی حیاها و حیایت با من است می روی با بهتر از ما پایکوبی می کنی؛ خرج و برج روضه و بزم عزایت با من است می روی با دیگران می گویی و می خندی و داد و قال بیخود و کفر خدایت با من است ! در زمان ناسزا گفتن مسیر چشم تو ...با توأم ! یعنی نگاه آشنایت ب, ...ادامه مطلب