هوای تو

متن مرتبط با «آیی» در سایت هوای تو نوشته شده است

بگذار در آیینه ببینم غم خود را

  • در خاطره ی خانه صدای تو نشسته استاین پنجره عمریست به پای تو نشسته استبگذار در آیینه ببینم غم خود رادر آینه گیسوی رهای تو نشسته استما مثل حبابیم و در اندیشه ی مرگیمتا در سر ما عطر هوای تو نشسته استرفتی, ...ادامه مطلب

  • قسم خوردی به جان خود، که می آیی به دیدارم

  •   بپیچم گر به خود از شور ِعشقت ، بند لازم نیست کمند زلف را آماده کن، هرچند لازم نیست!   ز شادی رویگردانم، که شادم با غم ِعشقت چو پُر شد سینه‌ام زین غم، دل ِخرسند لازم نیست   بخند ای غنچه لب، شاید ز دلتنگی برون آیی ز گل زیبا تری، اما مگو لبخند لازم نیست   بلایِ چشم ِبد را خواهی از خود گر بگردانی مرا بر گِردِ سر گردان، دگر اسفند لازم نیست   قسم خوردی به جان خود، که می آیی به دیدارم چو می‌دانم نخواهی آمدن، سوگند لازم نیست   ازین گوش آید و از گوش دیگر می رود بیرون مرا با عشق او بگذار ناصح، پند لازم نیست   حذر کن از وصال دائمی، کز عشق می‌کاهد میان عاشق و معشوق، این پیوند لازم نیست   بمان همواره شیر,قسم,خوردی,جان,خود،,آیی,دیدارم ...ادامه مطلب

  • سلام ای رفته از دستی،که میدانم نمی آیی

  •   سلام ای عشق دیروزی،منم آن رفته از یادی که روزی چشمهایم را،به دنیایی نمیدادی   سلام ای رفته از دستی،که میدانم نمی آیی و میدانم برای من،امیدی رفته بر بادی   به خاطر داریَم آیا ؟! به خاطر دارمت آری! سلام ای باور پاکی،که از چشمم نیفتادی   قلم آبستنِ بغضی،که میپیچد به خود هرشب و میزاید تو را با درد،شبی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها