هوای تو

متن مرتبط با «باید» در سایت هوای تو نوشته شده است

دوستت دارم ولی باید فراموشت کنم

  • توی آغوشت که بودم لحظه ها بی وزن بود کودکانه ، از نگاهت آسمان می خواستمخواب می رفتم کنارت با تمام ترسهام از تو در کابوس هایم قهرمان می خواستم !روزها آرام از تقویم من رد می شدند بوسه می زد عشق بر سلولهای مرده ام سرنوشتم را درون قصه ها و شعرهافارغ از ابعاد بی رحم زمان می خواستملحن مرموز خدا در عشق بازی هایمانروح عریان مرا در اختیارت می گذاشتمی شدی نزدیک وُ من از شدّت دلضربه هاداشتم می مردم ، از چشمت امان می خواستمآه ای ويرانه ی باغ تخیّل های منای نگاهت یاس غمناک و غريب آسمانمن تو را در ابتدای درک هستی ِ زمینبا همین دستان سرد و ناتوان می خواستم *خوب می فهمم تو را ، این گریه هایم شاهد استدوستت دارم ولی باید فراموشت کنممی سپارم بار غمها را به آغوش خدااو که می داند کسی را آنچنان می خواستمبرچسب‌ها: صنم نافع بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تو را باید بلند دوست داشت

  •   تو را باید بلند دوست داشت مثل کوه؛ کوه هایی که برف نوک قله شان را هیچ آفتابی آب نمی کند. مثل آرزو؛ آرزوهای کودکانه ای که هیچ یاسی کمرنگشان نمی کند. مثل جاده؛ جاده ای که مسیرش تویی. مثل موهات؛ موهات که کنارشان می زنی و روز می شود. تو را باید بلند دوست داشت.   (محسن حسینخانی ) برچسب‌ها: احساسی, ...ادامه مطلب

  • بین بازوهای تو ! باید سر و سامان گرفت

  •   می شود از منطق چشمت ، به برهان ها رسید از لبت ، با "احتمالا"هم به "امکان ها" رسید   با نوای خنده ات ، دل را به نامت ثبت کرد می شود ، با اشک چشمانت به طوفان ها رسید   درگناهت غرق شد ! ... با یادت استغفار کرد ، از گلویت ، تا طنین صوت قرآن ها رسید   بین بازوهای تو ! باید سر و سامان گرفت آن سوی جغرافی, ...ادامه مطلب

  • باید این شعر دستتان برسد

  •   باید این شعر دستتان برسد تا من از راه می رسم بعداً در تنم رخنه کرده ای بی هیچ در سَرَم چرخ می زنی ای زن   در تنم رخنه کرده ای بدجور مثل مستی، که در تن ِ خیام مثل شمس ِ نشسته در رومی مثل خرقان ِ بر سَر ِ بسطام   در سَرم چرخ زد صدایت،تلخ مثل گلپونه های بسطامی مثل بَم، لرزه در تنم افتاد من فرو ریختم به آرامی   فکر کردم،نیاز دارم که : اَمن ِ آغوش ِ شاعری باشی مثل تنبور ِ دست ِ گَهواره یا که شهرام ناظری باشی!   تو ولی هیچکس نبودی زن یک زن ِ ایده آل ِ کافه نشین یک زن ِ مَرد را بغل کرده شکل ِ یک زن، که در معابد چین!   مثل اسپانیا پُر از کولی قدر دلشوره در دل ِ سیسیل مثل اهرام مفتخر؛ در مصر مثل زن های سبزه ی برزیل   معتبر، مثل شهر واتیکان یا که نه؛چاه ِ جمکران در قم این چنینی برای من ای زن مثل یک پاپ معتبر در رُم   ماه سپتامبر،تووی شهریور شک ندارم خلیج ِ بنگالی شکل یک زن ؛ که دزد هم باشد در دل ِ آب های سومالی   گیج ِ پسکوچه های بمبئی ام هند، باران موسمی ، مذهب گاوهای کلافه در شاعر سَر به گَنگ ِ تو می زنم هر شب   ترس و شبلرزه های مالاگا رَد شدن زیر سایه ی انگور ای,باید این شعر دستتان برسد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها