در این دوران نامردی و عصر بد گمان بودن
چه سودی می بری ای مهربان از مهربان بودن؟
چه سودی می بری وقتی که قدرت را نمی فهمند
و فرقی نیست پیش دشمنان یا دوستان بودن
تو مثل آن معمایی که ساده حل نخواهی شد
و من هم عاشق پیچیدگیِ چیستان بودن
برای من که فرش و عرش را یکجور می بینم
چه فرقی می کند دریا شدن با آسمان بودن ؟
به من می گفت بابا : پهلوانان زنده می مانند
ولی مردند و حالا دور ، دور قهرمان بودن
تو از من دور باش و شعرهایم را بخوان بانو
که دور از جانتان یک لحظه مثل شاعران بودن
که جمع شاعری و عاشقی یک تابع سادست
و حاصل می شود یک عمر منهای جوان بودن
سوالت را بگو ، من مثل آن طفل دبستانم
که من را می کُشد دلشوره های امتحان بودن
و هر پنشنبه "رازی" را به حمد و سوره می خوانم
چه حالی می دهد با شیشه و با استکان بودن
و بعد از آن دو نخ سیگار بهمن خوب میچسبد
که من را می برد جایی فرای این جهان بودن
اتاق ساکت و نور کم و ما روبروی هم
و من شرمنده از شرح تمام داستان بودن
برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 50