"نون"از شروع قصه ی ما "والقلم" نشد
حیفا که عاشقش شدم و عاشقم نشد
پشت مرا شکست فقط با نگاه سرد
پشتی که زیر بار غم و درد خم نشد
ای دوستان نوشتم و اقرار میکنم
حسی شبیه عاشقی اولم نشد
گفتی برو عزیز... فراموش کن مرا
هی سعی کرده ام و به جانت قسم ، نشد
با اینکه حرف های تو گاهی شرنگ بود
در پیشم از قداستتان هیچ کم نشد
تو رفته بودی و طی این سال های سخت
بر هیچ دل ، به قدر دل من ، ستم نشد
بانوی مهربان غزل های من ببین
مهمانی ات تمام شد و "چای" دم نشد
برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 64