از مهربان بودن دلم دیگر پشیمان است
زخمی شدم، دور و برم صدها نمکدان است
دیروز میگفتم "محبت" قند یزد، اما
امروز میگویم که نه !چاقوی زنجان است
چاقوکش و جراح می دانند یک چاقو
گاهی بلای جان و گاهی منجی جان است!
با هر ضعیفی مهربان بودم ولی افسوس
دیدم سلام بره هم با گرگ یکسان است!
اصلأ چرا باید نترسم از ضعیفان؟ هان؟
وقتی لب کاغد شبیه تیغ برّان است!
فهمیدم اما دیر فهمیدم که "نادان" را
از هر طرف هم که بخوانی باز "نادان" است
محسن کاویانی
برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 189