هوای تو

متن مرتبط با «بود» در سایت هوای تو نوشته شده است

قهر بودم پس از تو با دنیا

  • خیلی آقایی نازنین بانواینقدَر احترام لازم نیستمحضِ دیدارت آمدم بنشینمیوه و چای و شام لازم نیستراهِ دشواری آمدم تا تو...آمدم درد و دل کنم باتوبگمانت من عاشقم یاتو؟رک بگو... بی کلام لازم نیستدوست داری کمی قدم بزنیمگاه گاهی لبی به هم بزنیمصحنه ی عشق را رقم بزنیمتو حلالی !! حرام لازم نیستانتخابش به عهده ی قلبتبین لبها و گونه و چشمتحقِ بوسیدنِ کدامش هست؟لای این سه کدام لازم نیست؟دخترِ تا همیشه همسایهباورت میشود؟ دو همپایهسالها رفت و زیرِ یک سقفیمدیگر از پشتِ بام لازم نیستقهر بودم پس از تو با دنیاگله کردم همیشه تا دنیابارِ دیگر تو را به من بخشیدپس دگر انتقام لازم نیستبرچسب‌ها: مجتبی سپید بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دلم اهل خراسان بود و چشمم رومی عاشق

  • شبی در هیات شاد آمدی ، غمگین مرا خواندیسبک بر شانه ی باد آمدی ، سنگین مرا خواندیدلم اهل خراسان بود و چشمم رومی عاشقتو از آن سوی دیوار بلند چین مرا خواندیدلم دی بود و روحم بهمنی تنها ، تنم اسفندتو از ب, ...ادامه مطلب

  • ماییم و در این آینه حیران تو بودن

  • ماییم و در این آینه حیران تو بودنیک عمر تماشاچی چشمان تو بودناین گونه به پیشانی عشاق نوشتند :دل دادن و افتادن و ویران تو بودنتقدیر چنین بود : بمیریم و بمیریمدادند به ما قسمت قربان تو بودندرویشی و بی خ, ...ادامه مطلب

  • کاش دور و بر ما این همه دل‌بند نبود

  •   کاش دور و بر ما این همه دل‌بند نبودو دلم پیش کسی غیر خداوند نبود   آتشی بودی و هر وقت تو را می‌دیدم مثل اسپند، دلم جای خودش بند نبود   مثل یک غنچه که از چیده شدن می‌ترسید خیره بودم به تو و جرأت لبخند نبود   هرچه من نقشه کشیدم به تو نزدیک شوم کم نشد, ...ادامه مطلب

  • غیر شیدایی مرا داغی به پیشانی نبود

  •   غیر شیدایی مرا داغی به پیشانی نبود من که پیشانی نوشتم جز پریشانی نبود   همدمی ، ما بین آدم ها اگر می یافتم آه من در سینه ام یک عمر زندانی نبود   دوستان رو به رو و دشمنان پشت سر هرچه بود آیین این مردم مسلمانی نبود   خار چشم این و آن گردیدن از گردن کشی ست دسترنج کاج ها غیر از پشیمانی نبود   چشم کافرکیش را با وحدت ابرو چه کار؟ کاش این محراب را آیات شیطانی نبود   من که در بندم کجا؟ میدان آزادی کجا؟ کاش راه خانه ات این قدر طولانی نبود.. برچسب‌ها: علیرضا بدیع,شیدایی,داغی,پیشانی,نبود ...ادامه مطلب

  • قرار بود غمم را به عشق چاره کنی

  •   قرار بود غمم را به عشق چاره کنی نه این که این دل خون را هزار پاره کنی   روا نبود که من در میانه خاک شوم کنار گود تو بنشینی و نظاره کنی   دلم کنار نمی‌آید این جدایی را نمی‌شود به همین راحتی کناره کنی   قرار بود که حافظ به خنده باز شود نه این که اشک بریزی و استخاره کنی   مباد خرمن مویت ز اشک خیس شود مباد دامن شب را پُر از ستاره کنی   "رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند" نشد که فال بگیری و زود پاره کنی برچسب‌ها: بهمن صباغ زاده,قرار,بود,غمم,عشق,چاره,کنی ...ادامه مطلب

  • سر من گـــرم خودش بود تو نگذاشتیَش

  •   مثل یک ابر رها پاره ای از ماه بــــه دوشآمدی باز هم ای سایه به خوابم خاموش   چند سالی - دو سه سالی - خبری از تو نبودای معمای شگفت ، ای شبــــح وهـــم آلـــــود   ای تــو آن آینه کز دست خدا افتادهشب ز تکثیر تو در هول و ولا افتاده   شبـــــح سرزده از چاک گریبان شبمداغ گل کرده به پیشانی شبهای تبم   د, ...ادامه مطلب

  • اگر ماه بودم ، اگر ماه بودی

  •   اگر ماه بودم , به هر جا که بودم , سراغ تو را از خدا میگرفتم . و گر سنگ بودم , به هر جا که بودی , سر رهگذار تو , جا میگرفتم . اگر ماه بودی به صد ناز , ــ شاید ــ شبی بر لب بام من می نشستی . و گر سنگ بودی , به هر جا که بودم , مرا می شکستی , مرا می شکستی ! برچسب‌ها: فریدون مشیری, ...ادامه مطلب

  • از مهربان بودن دلم
 دیگر پشیمان است

  •   از مهربان بودن دلم
 دیگر پشیمان است زخمی شدم، دور و 
برم صدها نمکدان است    دیروز میگفتم "محبت"
 قند یزد، اما امروز میگویم که نه !چاقوی زنجان است

    چاقوکش و جراح می دانند
 یک چاقو گاهی بلای جان و گاهی 
منجی جان است!    با هر ضعیفی مهربان بودم 
ولی افسوس دیدم سلام بره هم با
 گرگ یکسان است!    اص, ...ادامه مطلب

  • در خوابهایم دیده بودم رفتنت را

  •   وقتی ندارد گریه هایم در تو تأثیر  حس میکنم حس تو یا من کرده تغییر   از اولش تو مرد این خانه نبودی  آهوی رامت خوب فهمیدت ... ولی دیر   در خوابهایم دیده بودم رفتنت را  دل میکنی و می شود این خواب تعبیر   می خواهمت ... دنیا ولی ناسازگار است  از عشق قدرتمندتر ... دستان_ تقدیر   دلواپس فردای آهویت نباشی, ...ادامه مطلب

  • سفر کردم به دنبال سر تو

  •   سفر کردم به دنبال سر تو       سپر بودم برای دختر تو چهل منزل کتک خوردم برادر      به جرم این که بودم خواهر تو     حسینم وا حسین گفت و شنودم   زیارت نامه‌ام ، جسم کبودم چه در زندان چه در ویرانه شام     دعا می‌خواندم و یاد تو بودم     برای هر بلا آماده بودم         چو کوهی روی پا استاده بودم اگر قرآن نمی‌خواندی برایم       کنار نیزه ات جان داده بودم,سفر به دنبال سر تو,سفر به دنبال سر تو محمود کریمی,سفر به دنبال سر تو سپر بودم برای دختر تو ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها