ای رفته ز دل ، رفته ز بر ، رفته ز خاطر
بر من منگر ، تاب نگاه تو ندارم
بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه
در خاطر ، از آن چشم سیاه تو ندارم ...
ای رفته ز دل ، راست بگو ! بهر چه ، امشب...
با خاطره ها آمده ای باز به سویم؟
گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه
من او نیم ، او مرده و من سایه ی اویم ...
هوای تو...برچسب : چشم سیاه,چشم سیاه شعر,چشم سیاهی رفتن, نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 276