هوای تو

متن مرتبط با «چشم سیاهی رفتن» در سایت هوای تو نوشته شده است

من را به چشم عاشق یک زن نگاه کن

  • یک بار هم به نیت دیدن نگاه کنچیزی نگو فقط تو به این تن نگاه کنبر بند بند پیکر این مرد زل بزنبر داستان تلخ شکستن نگاه کنباور نمی کنی که همان مرد آشناستباور نمی کنی که ... دقیقا نگاه کنای فاتح همیشگی قله های عشقیک لحظه است ریزش بهمن ، نگاه کنشاعر شکستنی ست ، ولی تکه تکه اشیه نطفه است رو به سرودن ، نگاه کنمن را شکستی و شده ام شعر تازه ایبر وزن طن ط طن ط ط طن طن ، نگاه کنیک حرف ساده است دلیل جدا شدنفرق رسیدن و نرسیدن ، نگاه کنمن را به چشم شبزده ای دوره گرد ، نهمن را به چشم عاشق یک زن نگاه کنبرچسب‌ها: وحید پورداد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • می روم رفتن از این دیدار مشکل تر که نیست

  • می روم رفتن از این دیدار مشکل تر که نیستدوری از وصلی حقارت بار مشکل تر که نیستگیرم آتش زد مرا اندوه بی سامانی امسوختن از ساختن با عار مشکل تر که نیستاز چه می ترسانی ام؟! یک عمر تنها بوده امعزلت این بارم از هربار مشکل تر که نیستنیست آسانتر ز چشمان تو مضمونی، که هستهست در معنا از این اشعار مشکل تر؟ که نیستکوه هم باشی اگر با صبــــر آبت می کنمترک تو از ترک این سیگار مشکل تر که نیست , ...ادامه مطلب

  • دلم اهل خراسان بود و چشمم رومی عاشق

  • شبی در هیات شاد آمدی ، غمگین مرا خواندیسبک بر شانه ی باد آمدی ، سنگین مرا خواندیدلم اهل خراسان بود و چشمم رومی عاشقتو از آن سوی دیوار بلند چین مرا خواندیدلم دی بود و روحم بهمنی تنها ، تنم اسفندتو از ب, ...ادامه مطلب

  • غذا از اشک چشمام شووره هرشب

  •   چراغا مرده و تاریکه خونه همه خوابن منم چشمامو بستم همه خوابن منم باید بخوابم منم باید...ولی بیدار نشستم   ببین کم خوابی شبهای بی بی جلو بی خوابی من ، هیچه هیچه بهت فک میکنم قلبم میلرزه نفس تا میکشم عطرت می پیچه   غذا از اشک چشمام شووره هرشب همش بازیچه ی دلتنگیامم دیگه لبخندامم شیرین نمیشه بدون شب بخیرت، تلخه کامم    خودت میدونی که باید تموم شه! میدونم....من خودم اینجوری گفتم ولی تا چشمامو رو هم میذارم دوباره یاد اون روزا میفتم   همون روزا که دستامو گرفتی که من گم بودم و پیدااام کردی همون وختا که هرجایی میرفتی میدونستم دوباره برمیگردی   برا تو از خودم اسطوره ساختم گذاشتم فک کنی مث یه کوهم ولی دستای حسرت رو گلومه یه خنجر رفته انگاری تو روحم   میگن بد دردیه درد جدایی که هرچی بگذره ، بدتر میشه جاش شاید من اشتباه کردم، شنیدم یه وختا تا ابد میمونه زخماش!   د بسه لعنتی باید بخوابم دیگه تاریکی شب داره میره نوشتم :"من هنوز عاشق..."خدایا یکی گوشیمو از دستم بگیره... برچسب‌ها: نفیسه سادات موسوی, ...ادامه مطلب

  • رفتن

  •   بیا بنشین که با تو کار دارم  گله از جور تو ، بسیار دارم    و من با این دل غافل ز دنیا  برای رفتنم ، اصرار دارم    اسماعیل جلیلی « غافل », ...ادامه مطلب

  • زلزله یعنی قدم های تو وقت رفتنت

  •   ظهر مرداد است و این گرما و دم این روزها یاد آغوش تو می اندازدم این روزها   زلزله یعنی قدم های تو وقت رفتنت  مثل یک شهرم که می ریزد بهم این روزها   درب و داغانم به آن حدی که همدردی کند با دلم ویرانه های ارگ ب, ...ادامه مطلب

  • چشمان کافرکیش

  •   خارق العاده اند چشمانت، تازه این با حساب ارفاق است چشمهایت فقط نه در ده ما، شهره در بیکران آفاق است    چشم آتش بیا,کافرکیش ...ادامه مطلب

  • زمین خلاصه ای از چشم آسمانی ِ توست

  •   زمین خلاصه ای از چشم آسمانی ِ توست  غزل برآمده از بازی زبانی توست   نه اندونزی و ژاپن، نه بم، نه هائیتی تکان دهنده &#, ...ادامه مطلب

  • وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست

  • وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست ناگهان- دریا! - تو را دیدم حواسم پرت شد کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست در دلم فریاد زد فرهـــاد و کوهستان شنید هی صدا در کوه، هی “من عاشقت هستم” شکست بعد ِ تو آیینه های, ...ادامه مطلب

  • خريدم از پری ها جفت مرواريد چشمت را

  •   تو را صبحی مه آلود از دل يک خواب آوردم تنت را ريختم در شيشهءمهتاب،آوردم   خريدم از پری ها جفت مرواريد چشمت را و از اعماق درياهای بی پاياب آوردم   خود من يافتم در قصه ها تخم نگاهت را تو رامن کاشتم...من سايه بودم...آب آوردم   بپرس اين دستهای هرزهءآمادهءچيدن کجا بودند وقتی کالی ات را تاب آوردم   بريز از خويش،زنبيل مرا از خواستن پرکن برای شاخه هايت يک زمستان خواب آوردم   برچسب‌ها: مهدی فرجی,خريدم,مرواريد ...ادامه مطلب

  • با یافتن چشم تو آرام گرفتم

  •   ای بکر ترین برکه! هلا سوره ی صافی! پرهیز کن از این همه پرهیز اضافی!   مهری بزن از بوسه به پیشانی سردم بد نام که هستیم به اندازه ی کافی!   تلخینه ی آمیخته با هر سخنت را صد شکر! شکرپاش لبت کرده تلافی!   با یافتن چشم تو آرام گرفتم چون شاعر درمانده پس از کشف قوافی..   چندی ست که سردم شده دور از دم گرمت.. بر گردنم از بوسه مگر شال ببافی... برچسب‌ها: علیرضا بدیع,یافتن,آرام,گرفتم ...ادامه مطلب

  • می ترسم از برق نگاهت لحظه ی رفتن

  •   تنها تر از نیلوفرِ مُردابِ خاموشی   غمگین تراز بارانیِ سردی که می پوشی    با چشم هایی خسته و تب کرده بیدارم می ترسم از یک پلک و یک دنیا فراموشی    می ترسم از برق نگاهت لحظه ی رفتن از سردیِ آهِ تو هنگام هم آغوشی    یک شب دلت راجای من بی"تو"تصورکن دیدی چه ساده مثل سیر وسرکه می جوشی    فنجان قهوه ، ش, ...ادامه مطلب

  • پلک بر هم بزن این چشم اذان پخش کند

  •   پلک بر هم بزن این چشم اذان پخش کند اشهَدُ انّ ” تو” در کل جهان پخش کند   خنده بر لب بنشان حالت لبخند تو را بدهم “حاج حسین و پسران” پخش کند   بغلم کن همه جا ! شهر حسودی بکند چشم تو بین زنان تیر و کمان پخش کند   باد با موی تو هر لحظه تبانی کرده راز دیوانگی ام را به جهان پخش کند   بشود فاشِ همه راز ا, ...ادامه مطلب

  • دوست دارم ، واژه واژه شاعرِ چشمت شوم

  •   دوست دارم  ، تو برایم عشق را معنا کنی  خواب دنیا را کنارم غرق در رویا کنی   دوست دارم ، دورِ تو پروانه باشم روز و شب شمعِِ من باشی و در من شعله ها بر پا کنی   دوست دارم ، از خودم تنهای تنها بگذرم تا تو جایم را بگیری ، در دلم غوغا کنی   دوست دارم ، واژه واژه  شاعرِ چشمت شوم تا نظر پشت نظر  ،شعرِ مر, ...ادامه مطلب

  • چشم محشر

  •   خدا  به  فکر فرو  رفت :  این  پری  بشود ؟ و   یا  برای  جهانــــم  پیمبــــــری  بشود ؟   : کمــی شبیه  خودم  باشد این ؟  اگر  باشد به   شکل  خالق  خود   شاه   دلبری   بشود   خدا  به فکر که :  آیا برای من باشد و  یا بیاید و زیبـــــای دیگری بشود ؟   به  ذهن داشت که آن را  فقط پرنده کند به   آسمـــ, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها